شهر زیرنویس

نقد و بررسی فیلم Spectre 2015

| اخبار و توضیحات فیلم اضافه شد |

| نقد و بررسی فیلم اضافه شد |

| لینک دانلود فیلم بزودی ... |

Spectre 2


ژانر : اکشن | ماجراجویی | هیجان انگیز
امتیاز : 7.2/10
اطلاعات بیشتر : کلیک کنید
خلاصه داستان : یک پیغام رمزگذاری شده از گذشته ی جیمز باند، به وی سرنخی از گروه تروریستی مخوفی به نام SPECTRE می دهد و باند را وارد ماجرایی جدید می کند . او تلاش می کند تا به واقعیت هولناکی که پشت نام SPECTRE مخفی شده است پی ببرد. مدیر قسمتی از سازمان امنیتی که جیمز باند زیر نظر اوست (با نام سازمانی M) نیز مجبور است با نیروهایی سیاسی بجنگد تا سرویس مخفی انگلستان فعال بماند و ...
کارگردان : سم مندس (Sam Mendes)
بازیگران : دنیل کریگ، کریستوف والتز، لئا سیدوکس، مونیکا بلوچی، رالف فاينس و ...
تاریخ پخش : 6 نوامبر 2015 (15 آبان 1394)




توضیحات :


ساخت فیلم «اسپکتر» با حاشیه های زیادی برای کمپانی سونی همراه بود. در جریان اعتراض به اکران فیلم « مصاحبه »، کمپانی سونی مورد حمله هکرها قرار گرفت و علاوه بر انتشار ایمیل های مکاتبه ای مدیران سونی، اطلاعات برخی از پروژه های این شرکت نیز منتشر گردید که « اسپکتر » نیز یکی از این قربانیان این ماجرا بود. در این حادثه، نسخه ای از فیلمنامه به سرقت رفت و برخی از قراردادهای تبلیغاتی و ارقام رد و بدل شده نیز منتشر گردید. کمپانی سونی در واکنش به سرقت فیلمنامه توسط هکرها، اعلام کرد که فیلمنامه دزدیده شده، نسخه اولیه این اثر بوده و جای نگرانی برای طرفداران این مجموعه نخواهد داشت.

فیلم اسپکتر با ژانری درام و به خصوص کمدی توسط چندین کمپانی مطرح فیلم سازی آمریکایی که معروف ترین آنان Columbia Pictures و Eon Productions و Metro-Goldwyn-Mayer است به اکران در آمد، این فیلم اکشن و جنایی زیبا با کارگردانی Sam Mendes توانست پس از اکران در سینما های جهان مخاطبان زیادی را به سمت خود جذب نماید.

نام این فیلم الهام گرفته شده از سازمان تروریستی به ریاست «بلوفلد» در رمان‌های «یان فلمینگ» ، فیلم های قبلی «جیمز باند» چون دکتر NO و «طوفان» و «تنها دوبار زندگی کن» است.

قسمت قبلی از این مجموعه فیلم در سال 2012 با عنوان «سقوط آسمانی» به کارگردانی «سام مندس» و با حضور «کریگ» مامور 007 و «خاویر باردم» در نقش منفی با فروش 1.1 میلیارد دلار در سطح جهان به پرفروشترین فیلم در این مجموعه بدل شد و همچنین اولین فیلم انگلیسی بود که در این کشور به فروشی بیش از 100 میلیون پوند دست یافت.

سری فیلم‌های «جیمز باند» با فروشی جهانی بیش از پنج میلیارد دلار در جایگاه دوم سری فیلم‌های ادامه دار بعد از مجموعه فیلم‌های «هری پاتر» قرار دارد.

جالب است بدانید که Spectre 2015 در واقع بیست و چهارمین نسخه از مجموعه فیلم های جیمز باند محسوب می شود.

داستان فیلم Spectre درباره یک پیغام رمزنگاری شده قدیمی و مربوط به گذشته این مامور 007 می باشد که حکایت از وجود سازمانی مخوف دارد. به همین دلیل باند تصمیم می گیرد تا هویت سازمان تروریستی ملقب به اسپکتر را برملا کند.

مدیر واحدی در اینتلیجنت سرویس که جیمز باند زیر نظر اوست (با نام فیلترینگی M که رالف فاینس به‌ عنوان جانشین جودی دنچ در فیلم‌ های قبلی نقش او را بازی می‌ کند ) نیز مجبور است با نیروهای سیاسی بجنگد تا سرویس مخفی او باقی بماند.

در ادامه جیمز باند سعی می کند تا فریب و حیله ای که اطرافش پهن شده را ، لایه به لایه جست و جو و مو شکافی کند تا به واقعیت هولناکی که پشت نام SPECTRE مخفی است، پی ببرد اما ...


نقد و بررسی اول


يک فيلم جيمز باند «متوسط» را می توان با سه کلمه توصيف کرد: «رضايتبخش اما معيوب». اين وصف تا يک جاهایی درست است، «اسپکتر»(Spectre) قالب را پر می کند. با وجود داستان های بسيار و حداقل ۲۰ دقيقه زمان اضافی، اين فيلم شروع بزرگی دارد، به سختی خود را تا نيمه داستان می کشاند و بعد برای پايانی هيجان انگيز خود را احيا می کند. چهارمين (و احتمالاً آخرين) نقش آفرينی دانيل کريگ به عنوان مامور ۰۰۷ ادامه فرايند «بازراه اندازی» است که در سال ۲۰۰۶ با ساخت «کازينو رويال»( Casino Royale) کليد خورد. برای نخستين بار، شاهد ابرپلان توليدکننده ها هستيم: آنها نه تنها باند (البته شخصيتش) را برای يک عصر جديد لخت و دوباره احيا می کنند، بلکه با دقت زيادی تمام المان های دنيای او را مجدداً معرفی می کنند. «اسپکتر» (مخفف سازمان ويژه ضد اطلاعات، تروريسم، انتقام و اخاذی)، سازمان مخفی تبهکاری که باندِ کانری را به ستوه آورد، قبل از اين که يک بار ديگر اينجا ظاهر شود به مدت بيش از ۴۰ سال (بيشتر به دليل مسائل کپی رايت) غايب بود. در پايان «اسپکتر»، تقريباً تمام قطعات در جای خود قرار می گيرند تا تيم سازنده باند بتواند بازسازی کلاسيک های اوليه را شروع کند. آيا به زودی شاهد ساخت يک «دکتر نو»ی جديد خواهيم بود؟

«اسپکتر» «سنتی ترين» فيلم از مجموعه باندهای کريگ است. گرچه ابزارهایی که در آن به کار رفته اند کمی سبک تر هستند، اما از نظر موارد ديگر از جمله (برای اولين بار بعد از آخرين فيلم ناموفق برازنان) وجود عنبيه باز شونده کم و کاستی ندارد. با شروع فيلم، ام (رالف فينس) و مانی پنی (نائومي هريس) داخل دفتر هستند و کيو (بن ويشاو) در آزمايشگاه است. ۰۰۷ در مکزيکوسيتی مشغول تعقيب يک قاتل است. تحقيقاتش، که توسط نکته ای توسط رئيس سابقش (جودی دنچ) تشويق می شود، او را به دنبال يک تهديد جهانی جديد می فرستند: رئيس سازمان اسپکتر فرانتز اوبرهاوزر (کريسوف والتز) است. اوبرهاوزر رابطه نزديکی با باند دارد و به فکر انتقام است. وقتی که يکی از مقامات جديد سازمان اطلاعات بريتانيا گروه ام را از کارافتاده توصيف می کند، سی (اندرو اسکات، شخصيت مورياتری در شرلوک)، باند بايد با دو زن (مونيکا بلوچی، لی سيدوکس) رابطه عشقی برقرار کند، با دستيار اول اوبرهاوزر، هينکس (ديو باتيستا)، مبارزه کند و پرده از حقيقت مربوط به اوبرهاوزر (که اصلاً طرفدارهای قديمی باند را غافلگير نمی کند) بردارد.

اگر «اسپکتر» نااميد کننده است، به دليل خيلی خوب بودن «اسکای فال»( Skyfall)، جيمز باند قبلی (که آن نيز توسط سَم مندز کارگردانی شده بود)، است. در واقع، دو فيلم کريگ (اسکای فال و کازينو رويال) بعد از ترک کانری بهترين فيلم های باند بوده اند. «اسپکتر» جايگاه متوسطی دارد. بخش عمده ای از صحنه های مربوط به لندن، که در آن ام مشغول مبارزه با سی بر سر ارزش های مامورهای «قديمی» است، به فيلم متفاوتی تعلق دارند. اين بخش کاملاً زايد است و در وهله اول برای طولانی تر کردن يک فيلم پر از اغراق ساخته شده است. همچنين، ماجرای عشقی باند با دکتر مادلين سوان (لی سيدوکس) برای يک فيلم اکشن کمی کند پيش می رود.

هينکس با بازی ديو باتيستای «پاسداران کهکشان»( Guardians of the Galaxy) اضافه دلپذيری به گالری دستياران تبهکار ۰۰۷ است. گرچه به اندازه شخصيت های آدجاب يا جاوز به يادماندنی نيست، اما می تواند برند خود را داشته باشد. صحنه مبارزه اش با باند بالای يک قطار در حال حرکت يادآور مبارزه کانری با شخصيت گرانت رابرت شاو در «از روسيه با عشق»( From Russia with Love)   است- شباهت ها بدون شک عمدی هستند. به عنوان مرد در سايه، کريستف والتز بلا استفاده مانده است. رويکرد خونسرد و مودبانه وی تهديدآميز است اما به اندازه سيلوای «اسکای فال» وحشی نيست.

«اسپکتر» روند اخير تغيير شکل مردان زن پرست سريالی به يک قهرمان رومانتيک را ادامه می دهد. رابطه باند با مادلن دارای عمقی است که تنها دو بار در تاريخچه ۵۳ ساله اين فيلم ها رخ داده است («در سرويس مخفی ملکه»( On Her Majesty’s Secret Service) و کازينو رويال) و نشان می دهد که توليد کننده ها می دانند که مفهوم يک «علاقه عشقی» بايد از آنچه قبلاً بوده متحول شود. اگرچه لی سيدوکس بخش عمده زمان بازی زنان روی پرده اين فيلم را در اختيار دارد، اما نقش کوچک مونيکا بلوچی به عنوان همسر مردی که توسط باند کشته شده است به او اجازه می دهد تا به اولين پنجاه و چندمين «دختر باند» تبديل شود (تصور کنيد که خانم مانی پنی، لوئيس مکسول، را نشمرده باشيم).

از نظر آتش بازی، صحنه های مبارزه و بدل کاری «اسپکتر» از تمام کارهای انجام شده در «اسکای فال» پيشی می گيرد و به خوبی نظر سَم مندز مبنی بر اين که اتفاقات در دنباله يک فيلم بايد تماشایی تر باشند را محقق می کند. گرچه فيلم به ارتفاعات ابزورد فرانشيزهای اکشن رقيب مانند «سريع و خشن»( The Fast and the Furious) و «ماموريت غيرممکن»( Mission: Impossible) نمی رسد اما در آن لحظاتی وجود دارند که به آن ها نزديک می شود. توماس نيومن، آهنگ ساز، ثابت می کند که در مقايسه با ديويد آرنولد، که آهنگ پنج تا از هفت فيلم اخير جيمز باند را ساخته است، جانشين بهتری برای جان بری است. در مقايسه با آرنولد او در درهم تنيدن تِم مونتی نورمن در کارش مشتاق تر و تواناتر است. (با اين حال، آهنگ سَم اسميت اثر فاخری نيست و گام رو به عقب بزرگی است بعد از ساخت آهنگ «اسکای فال» با صدای آدل.)

يکی از نکات جالب «اسپکتر» اين است که چگونه می تواند به سئوال موسوم به بلوفلد پاسخ دهد. با توجه به اين که ارنست استاورو بلوفلد اسپکتر شماره ۱ بود و رقيب سرسخت و دشمن باند در طول دوران کانری بود، عجيب به نظر می  رسد که هيچ اشاره ای به او در هيچ يک از اخبار مربوط به اسپکتر نشده است. اما خيالتان راحت، فيلم به او اشاره می کند. نمی خواهم درباره موضوعات خاص بحث کنم يا حدس بزنم که آيا بيننده ها از تماشای نحوه برخورد با او خرسند می شوند يا خير، اما مندز و فيلمنامه نويس اين شخصيت را از ياد نبرده اند.

«جيمز باند بازخواهد گشت.» اين عبارت مثل تمام فيلم های ديگر جيمز باند در تيتراژ پايانی ديده می شود. اگرچه «اسپکتر» بهترين فيلم ۰۰۷ نيست، اما چيزی در آن وجود ندارد که به اين فيلم قابل احترام آسيب بزند. در اين فيلم تمام اجزای لازم برای موفق شدن در گيشه وجود دارند و نوعی از اکشن ولتاژ بالا را نشان می دهد که فيلم بين های امروزی عاشقش هستند. در پايان، اين باند سرسخت عدالت را در خصوص ميراث طولانی اين شخصيت اجرا می کند و در عين حال توجه زيادی به آنچه تحت نظارت دانيل کريگ صورت گرفته است مبذول می کند.

 

منبع : نقد فارسی




نقد و بررسی دوم


داستان « اسپکتر » بیش از هر زمان دیگری بی سر و ته است.جیمز باند ( دنیل کریگ ) پیغامی رمزنگاری شده دریافت می کند که کنجکاوی او را برمی انگیزد. وی برای یافتن حقیقت به مکزیکو سیتی و رم سفر می کند تا بتواند سرنخ هایی از این نامه مرموز دریافت نماید. وی پس از ملاقات با همسر بیوه یک جنایتکار مشهور به لوسیا ( مونیکا بلوچی ) متوجه می شود که یک سازمان جنایتکارانه به نام " اسپکتر » وجود دارد که می تواند امنیت جهان را برهم بزند و با نقشه هایی شوم، بر دنیا مسلط شود اما...

بسیاری معتقدند « اسکای فال » که در سال 2012 به اکران درآمد، بهترین قسمت از سری فیلمهای « جیمز باند » تا به امروز بوده است. در این قسمت تلاش هایی صورت گرفت تا تصویری فانی از قهرمان داستان ترسیم شود و جیمز باند را زمینی تر از هر زمان دیگر به تصویر کشیده شود. « اسکای فال » مشخصاً انتظارات تماشاگران را درباره این سری از فیلمها بالا برد و این انتظار نیز قابل انتظار بود. اما « اسپکتر » دقیقاً در نقطه مقابل « اسکای فال » قرار دارد و در بخش روایت، کاملا مسیری متفاوت را دنبال می کند.

« اسپکتر » بیشتر از آنکه علاقه مند به نزدیک تر کردن هرچه بیشتر شخصیت باند به یک انسان معمولی باشد، به سبک و سیاق آثار کلاسیک « جیمز باند »، این شخصیت را فانتزی تر و بسیار شاداب تر به سینما بازگردانده تا جنبه سرگرمی در « اسپکتر » برجسته ترین بخش فیلم باشد. جیمز باند در « اسپکتر » مرزها را همانند یک توریست یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد و در هرکدام از این شهرها چندتایی دیالوگ بامزه بر زبان می آورد تا پس از شنیدن موسیقی معروف فیلم، طرفداران قدیمی « جیمز باند » به وجد بیایند.

این تغییر رویکرد البته قرار نیست نکته ای منفی درباره این اثر باشد. در 24 قسمتی که از ساخت مجموعه فیلمهای « جیمز باند » گذشته، به جز در چند سال اخیر که دنیل کریگ به پروژه پیوسته، همواره از جیمز باند شخصیتی فانتزی سراغ داشته ایم که شیک و خوشحال و البته روئین تن بوده. اما ایراد فیلم زمانی عیان می شود که بدانیم سازندگان حتی برای ساخت صحنه های اکشن فیلم نیز خلاقیتی به کار نگرفته اند و تقریبا تمامی لحظات فیلم ادای دینی است به فیلمهای مشهور این سری.

سام مندس اینبار برای به تصویر کشیدن موقعیت های هیجان انگیز، به سراغ موفق ترین لحظات جیمزباندی تاریخ این سری رفته است. مندس برای خلق موقعیت قایق تندروی جیمزباند، به سراغ « دنیا کافی نیست » پیرس برازنان در سال 1999 می رود. مندس حتی اثر کمتر دیده شده « در خدمت سرویس مخفی ملکه » در سال 1969 با بازی جورج لازنبی را نیز فراموش نکرده و موقعیتی مشابه آن اثر در فیلم گنجانده است که روی هم رفته باعث شده تماشای « اسپکتر » همانند مروری بر آثار گذشته سری فیلمهای « جیمز باند » به نظر برسد و حرف جدیدی از سازندگان این اثر شاهد نباشیم.

شخصیت منفی فیلم به نام فرانتس اوبرهاوزر با بازی کریستوف والتز نیز فاقد قدرت تاثیرگذاری لازم است. این شخصیت در ظاهر ترسناک و مخوف است و حتی مندس نورپردازی ویژه ای هم بر روی صورت او اعمال کرده تا مشاهده کریستوف والتز برای مخاطب حاوی لحظات پُر استرسی باشد. اما زمانی که به سازمان تحت هدایت اوبرهاوزر می رسیم و از تشکیلات و نحوه فعالیت او مطلع می شویم، متوجه می شویم که او خیلی هم جای ترسیدن ندارد! اوبرهاوزر حتی در مقایسه با سیلوا در « اسکای فال » نیز یک قدم عقب تر است و چنانچه بازی خوب کریستوف والتز نبود، شاید وضعیت این شخصیت می توانست به مراتب بدتر از این باشد.

اما « اسپکتر » نکات مثبتی هم دارد. فیلمبرداری اثر که همواره یکی از نکات قوت فیلم در سالهای اخیر محسوب می شده، در اینجا نیز در اوج قرار دارد با این تفاوت که اینبار به تصویر کشیده شدن زیبایی های بصری بیشتر مورد توجه سازندگان فیلم بوده است. جیمز باند در حال انجام ماموریتش به نقاط مختلف دنیا سفر می کند و این فرصت مغتنمی است که تماشاگران بتوانند قهرمان داستانشان را در بهترین شهرهای دنیا در شیک ترین حالت ممکن مشاهده نمایند! یکی از بهترین فیلمبرداری های فیلم در بخش تعقیب و گریز مکزیکوسیتی رخ می دهد که نباید تماشایش را از دست داد!

پرداخت صحنه های اکشن فیلم نیز با اینکه تکراری هستند و احتمالا مخاطبین قدیمی این مجموعه قبلا تمام آنها را مشاهده کرده اند، اما از ضرباهنگ و هیجان مناسبی برخوردار است. مندس با اینکه سازنده یکی از طولانی ترین قسمت های « جیمز باند » بوده اما به خوبی توانسته ضرباهنگ فیلم را حفظ کند و اجازه ندهد که خستگی به سراغ مخاطب فیلمش برود. « اسپکتر » احتمالا یکی از معدود اکشن های چند سال اخیر است که زمان آن بیش از 2 ساعت می باشد اما می تواند در تمام این دو ساعت مخاطبش را سرگرم کند.

دنیل کریگ نیز در « اسپکتر » بهتر از هر زمان دیگری است. به نظر می رسد که وی به خوبی توانسته بر این شخصیت چیره شود. کریگ در لحظات اکشن پر جنب و جوش و در لحظاتی که در فیلم درام نصفه و نیمه ای بوجود می آید نیز بازی قابل توجهی دارد. مونیکا بلوچی هم در مدت زمان حضور کوتاهش در فیلم همان تصویری را از خود به مخاطب نشان می دهد که اغلب وی را با آن به خاطر می آورند. لی سیدوکس هم که پس از حضورش در فیلم « آبی گرمترین رنگ است » توانسته شهرت بین المللی بهتری کسب کند، در نقش دختر باندی فیلم به نام مادلین ، بازی قابل قبولی از خود ارائه داده است. با اینحال روی هم رفته رابطه باند و مادلین در « اسپکتر » عمقی ندارد و بر پایه کلیشه ترسیم شده اما مشاهده این دو در کنار یکدیگر ناامید کننده هم نیست.

« اسپکتر » را می توان ترکیبی از تمام باندهای تاریخ سینما عنوان کرد. از شان کانری تا پیرس برازنان، ردپای اکثر موقعیت های مشهور سری فیلمهای « جیمز باند » در « اسپکتر » پیدا می شود. سام مندس در « اسکای فال » تلاش زیادی انجام داد تا این شخصیت از طرف مخاطبین سخت پسند سینما جدی گرفته شود و تا حد زیادی نیز در این راه موفق بود. اما « اسپکتر » خیلی دوست ندارد قهرمان داستانش جدی گرفته شود. جیمز باند در این فیلم روئین تن، بامزه، اغواگر و اغوا شونده به سبک کلاسیک(!) و البته خوش مشرب است؛ شخصیتی که اغلب برای طرفداران قدیمی این فیلم آشناست اما در « اسکای فال » تا حدود زیادی از آن فاصله گرفته بود. « اسپکتر » جشن پر زرق و برقی است برای بازگشت جیمز باند به دنیای فانتزی خودش؛ بازگشتی که احتمالا بازیگر جدیدی را نیز در آینده به خود خواهد دید.

 

منبع : مووی مگ





زیرنویس فارسی


دانلود زیرنویس فارسی




دانلود فیلم


لینک دانلود به محض انتشار اضافه می شود ...

نظرات